یکشنبه، فروردین ۱۸، ۱۳۸۷

encore

دوباره و دوباره مي نويسم!

۴ نظر:

ناشناس گفت...

من متوجه منظورتون نشدم !

یعنی از خودم بنویسم ؟

حکایت و حدیث رو از خودم جعل کنم در مورد اوستا که نمی تونم کذب بنویسم !

همش روزمره هم که نباید نوشت

اونی که می اد وبلاگ می خونه یه نکته ی مفید یاد بگیره از وب لاگ ؟

ناشناس گفت...

شاید یکی بخواد از اوستا بدونه اما دست رسی به اوستا نداشته باشه ! یا چندان براش مهم نباشه ولی وقتی یه جایی بخونه خوشش بیاد و مشتاق بشه بره دنبالش

شاید یکی وقت یا حوصله یا علاقه نداشته باشه کتابای دکتر شریعتی رو بخونه
اما اگه جایی یه تیکه هایش رو بخونه مشتاق بشه بره دنبالش


این جور چیزا برای ادمایی که می رن دنبالشم پیدا کردنش سخته نمونش من نمایشگاه کتاب پارسال رفتم انتشارات نامن کتاب کوچک زرتشت رو بخرم گفتن اجازه ندادن بیاریم نمایشگاه


زمانی دزدی محسوب می شن که منبع ذکر نشده باشه
یا به اسم خودت جا زده باشی
من اغلب ذکر منبع کردم
بعضی مطالبم مثل حکایتا منبع خاصی ندارن وسط یه کتاب خوندم (شاید چند سال پیش)و یاداشت کردم
اونم وقتی معلومه من خودم ننوشتمش سرقت ادبی محسوب نمی شه

هر کسی هم سرقت رو برای خودش یه جور معنی می کنه



یه سوال چقدر از وبلاگ من رو خوندی ؟
چند تا پست ؟
اصلن دیدی من موضوع بندی دارم و این خودش یه جور ذکر منبع س

من تعداد ویزیتورام زیاد نیست
ولی برای پستی که در مورد اوستا گذاشته بودم دیدم مشتاقن بدونن هر چند قبلش چیز خیلی کمی در موردش می دونستن(حتی یکی دونفرم باشن من دلم می خواد وقتی دوست دارن بدونن برای اونا بنویسم)
چرا در موردی چیزی که بهش دست رسی دارم و می دونم بقیه دست رسی ندارن و تا جایی هم که می بینم دوست دارن در موردش بدونن ننویسم ؟
وقتی خواننده می دونه اینی که می نویسم بهم وحی نشده و از جایی نوشتمش ، ذکر منبع هم نکنم ! چندان تفاوتی نداره

خب من توانایی این که مطالب خارق العاده از خودم بنویسم ندارم
در وبلاگم رو باید تخته کنم ؟

ناشناس گفت...

راستی

منظور از ما

یعنی کیا ؟

و چه جور نازایی ای ؟

ناشناس گفت...

چه اشکالی داره ؟

منم اسم وب‌لاگ خودمون رو عوض کردم

فچ کردی جاماسب این‌قدر ذوق داشت ؟

تازه سنتوری که بامزه تره

ارنست رنان می گه :
در سرزمینی که مردمانش تاریخ می خوانند خردسالانش همانند سال‌خوردگان می اندیشند و در سرزمینی که مردمانش تاریخ نمی خوانند سالخوردگان همانند خردسالانند .




در مورد دکتر شریعتی و این که چی به هم می بافه حرفی مدارم چون به وضوح می بینم چقدر در این یه مورد اعمال سلیقه می شه و هر کسم سلیقه ی خودش رو داره

ولی در مورد زرتشت نه
زرتشت نمرده
اگرم مرده باشه ، نمرده !کشتیمش
از همون روزی که گفتن زرتشتیا اتش پرستن و ما عین گوسفند این حرف رو نشخوار کردیم از همون روز زرتشت رو کشتیم

راستی

ارنست رنان می گه :
در سرزمینی که مردمانش تاریخ می خوانند خردسالانش همانند سال‌خوردگان می اندیشند و در سرزمینی که مردمانش تاریخ نمی خوانند سالخوردگان همانند خردسالانند (ببین ذکر منبع کردم -نیش-)